برداشت میا نی ! « الله اکبر خامنه ای رهبر »

السلام علیک یا امیرالمومنین و یعسوب الدین و قائد الغر المحجلین

ضمن عرض تسلیت شهادت امیرالمومنین(علیه السلام) ؛

در همین ابتدا 2نکته را یادآور می شوم:

اول :این وبلاگ ابتدائا مختص ثبت خاطرات سفرهای زیارتی ام بوده لذا این پست را به  ثبت یکی از خاطراتم اختصاص می دهم .. دوم  هم اینکه   رفتن یا نرفتن اینجانب به آن مکان مقدس الزاما قابل اقتباس نیست!

 و اما آن خاطره :

تازه حکومت جائر  صدام یزید ساقط شده بود و طبعا راه برای مشتاقان باز شده بود  ما هم به تبع  جمع کثیر  زوار عاشق اهلبیت علیهم السلام عازم  دیار حبیب شدیم

 وقتی به نجف رسیدیم  مبارزات بین مردم نجف و امریکایی هایی که  به نجف اشرف حمله کرده بودند آغاز  شده بود   حرم مطهر شده بود مرکز مبارزین . شبها هم حرم مطهر باز بود  این مطلب غنیمتی بود برای ما که  بتوانیم  بیشتر و بیشتر و بیشتر در محضر مولایمان(ع) باشیم

بعضی از دوستان همراه خیلی اصرار داشتند به کوفه هم برویم  شخصا  تمایلی به این سفر نداشتم  لذا با آنها نرفتم  چرا که امیدی نداشتم با آن نا امنی ها بتوان باز هم به  عتبات مشرف شد  و از سویی  کجا برویم  وقتی مرقد و ضر شریف آقایمان  در  نجف اشرف است  خلاصه که  در  آن سفر و حتی سفرهای بعدی  توفیق دیدار محل ضربت  آقایمان را پیدا نکردم  اما  انشاالله اینبار که برویم با این نیت که محل سربازخانه ی حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف را ببینم  سعی خواهم کرد به آن مکان شریف رفته و دیداری داشته باشیم

رزقنا الله و ایاکم  انشاالله تعالی

 روحی لروحک الفداء و نفسی لنفسک الوقاء

یاعلی(ع)

بسمه تعالی

چندروزی است که اخبار وتصاویری منتشر شده مبنی بر اینکه متصدیان بنیاد شهید و ایثارگران  اقدام به صدور کارت مخصوص شاهد وایثارگر برای خانواده ی بعضی مقتولین فتنه عمیق88 نموده اند

در قضیه ی کهریزک آنچه را که واقعیت است کشته شدن بعضی افرادی است که به مثابه متهم در تجمعات  مربوطه حضور داشته اند

و حقیقت نیز آن است که در ابتدای نگهداری متهمان در آن بازداشتگاه ، رهبر معظم (حفظه الله) دستور می دهند که آنجا تعطیل شود و خب در اینخصوص تعلل صورت می گیرد و به مرگ ناراحت کننده ی آن چندنفر منجر می شود.

 هم  نظام و هم ما به عنوان شهروندان این مملکت  از این اتفاق خشنود که نیستیم هیچ بلکه فی الواقع متاثر و ناراحت نیز هستیم  و قویا  متقاضی تنبیه و مجازات کوتاهی کنندگان در  مراقبت از  زندانیان و بازداشت شدگان(فارغ از  اینکه حقیقتامجرم باشند یاخیر) . این ها به جای خود ،  اما

می خواهیم بدانیم  آقای مسئول  بنیاد شهید طبق کدام مجوز عرفی / قانونی/ شرعی   اقدام به این خاصه خرجی  مذموم نموده است؟؟

حتی اگر به فرض محال بحث قانونی اش را هم حل کرده باشید که باز هم استبعاد می کنم ،  با  مجوزی که بایست  از عرف خانواده ی شهدا و ایثارگران انقلاب اسلامی بگیرید چه می کنید؟؟؟؟؟؟؟؟

ما  این اجازه را قبلا و فعلا  به شما نداده ایم و بعدها  هم نخواهیم داد

ظاهرا آقایان مسئولین هم  به جای اینکه گندی که در خصوص قضیه کهریزک زدند را خودشان متحمل بشوند ، می آیند دستشان را در جیب نظام می کنند و از کیسه ی معارف تثبیت شده ی انقلاب اسلامی(مفهوم شهادت و نیز مصادیق آن)  اقدام به لاپوشانی و ساکت کردن خانواده ی متهمان مرده ی فتنه ی اخیر می کنند.

بنظر   می بایست  همه گی مان باروشنگری دست این مسئولین را از این خاصه خرجی کوتاه نمود تا عبرتی شود برای سالها و بلکه دهها سال آینده

امضا :

یک عضو خانواده ی ایثارگران

بسمه تعالی

فوتبالی که در آن :

- صدمه های جسمی  غیرقابل انکاری به بدن وارد می کند(شکستگی/پارگی تاندون و ... )

-  نتیجه ی به درد بخوری در مسابقات بین المللی گرفته نمی شود

-  دلالی موج می زند

-  هزینه های میلیاردری در آن  صرف می شود بدون حساب دهی

-  اخلاق در آن به سختی و به ندرت  به چشم می خورد
-  برای خوشایند چندین تماشاگرکه علاقمندبه این بازی! هستند اما عموما ورزش کار  نیستندحاضرند روزه را بی خیال شوند!!!!!!! 

-  هزینه های بسیاری  مصرف می شود  که  ثمره ی کافی ندارد(در مقایسه با  دیگر ورزشها)

- دغدغه ی بی جهتی که برای بسیاری از  جوانان ایجاد شده است و فکر و ذهن شان را  در روزنامه ها و تلویزیون مشغول کرده اند

چرا بایستی اینقدر به این به اصطلاح ورزش ودرواقع بازی تا این حد پرداخته شود  اما به ورزشهای  پایه و ورزشهای کم صدمه و کم هزینه و پربازده   عنایتی  در خور نمی شود؟؟

انصافا آیا جای ندارد  دامنه ی این ورزش پرطمطراق  و کم فایده را برچینند  و به ورزشهای مناسب و ارزشمند  بپردازند؟؟

سلام الله علی المهدی (عج)و علی آبائه(ع)

رهبر فرزانه مان در روز قبل نکات مبسوطی را با دانشجویان  مطرح کردند که قضیه ی آن شخص هم  به صورت ضمنی و در ذیل سوال یک دانشجو   ذکر شده بود

خب الان  بعضی از دوستان می گویند  دیگر بس است این صحبتها ؛ بعضی دیگر می گویند  نه خیر بایست  ادامه داد و باشدت هم ادامه داد

به نظرم هر دو نظر غلط اندر غلط است. خصوصا نظر دوم که با تصریح رهبر معظم (حفظه الله) سازگار نیست .. اما یادمان باشد  که نظر اول نیز با  روح فرمایش رهبرمان نیز  نمی سازد.

چرا که  ایشان فرموده اند : این مساله ‍  مساله ای فرعی است و اصلی نیست .. اما این به این معنی نیست که نباید اصلا به آن پرداخته شود  همچنانکه به این معنی هم نیست که مواضع مشایی قابل تحمل است!

لذاست که باز هم می نویسیم اما با لحاظ اولویت ها  و  همانطوری که رهبر مکرم(مد ظله)  فرمودند.

بعونه  انشاالله تعالی

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عج) از نهضت خمینی (ره) محافظت بفرما

خامنه ای (مدظله)رهبر به لطف خود نگهدار

رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما

آمین یارب العالمین

آقای جوانفکر  سلام

صحبتهای شما را در برنامه دیروز  امروز فردا شنیدیم..

تاسف خوردیم که :

1  )    چرا کسانی چون شما  که  اینقدر  در گذشته با مردم زیست می کردید  و حس و حال مردم را درک می کردید ، از فضای زیستی مردم متدین و انقلابی و حزب اللهیان فاصله گرفته اید  که انگونه سخن راندید!

2 )  چرا  مخاطب خود را اینقدر  سطح پایین گرفته اید  که  با استنتاجات عجیب و غریب  نظیر ربط دادن هوش و ذکاوت آقای احمدی نژاد  به قضیه ی مشایی  بخواهید کوتاهی های آقای دکتر را بپوشانید؟

مگر تنها  فرد باذکاوت در این مملکت  آقای دکتر هست که  شما اینگونه  مطلب سخیفی را بیان داشتید؟؟

3 )  مگر شما  حد و حدود خودتان  را نمی دانید که نسبت به علمای  بزرگی  نظیر آیات مکارم شیرازی و مصباح و خاتمی و ...  تعبیر ناپسند مربوطه را به کار بردید مبنی بر  اینکه آری بعضی از علماء هم نظری داشته اند؟؟

توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) از نهضت خمینی(ره) محافظت بفرما

خامنه ای(مدظله) رهبر   به لطف خود نگهدار

از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا

رزمندگان اسلام نصرت عطابفرما

آمین یارب العالمین

سلام

شخصی( http://hezbollahiran.parsiblog.com/ ) برایم کامنت گذاشته که :

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

خواهر وبلاگ نویسی  دردمندانه بر کوتاهی  مستمر دادگاه ها و بازداشتگاههای انتظامی تاخته اند که چرا  اجازه  می دهید بر تن بی حرمتان  و مجرمان ، حریمی به عنوان چادر  کشیده شود؟؟

اینجانب نیز ضمن همراهی با  نویسنده ی این متن دردمندانه ، بر آن  واگویه ای دیگر می افزایم و آن هم اینکه  لباس  و آراستگی  مردان متدین نیز شایسته ی  مجرمان نیست..

اصولا  چرا بایستی به کسی که  در طول عمرش به غربی ترین شکل ممکن زیست کرده است اجازه داده شود در هنگام  محاکمه و بازجویی خود را به صورت متدینین و محجبه ها  در آورد؟؟

این آه و فغان ما را بشنوید آقایان متصدی  امور قضایی و انتظامی.

راهکار آن هم این است که لباس خاصی را به صورت  واحد به تن آنان بپوشانند. نظیر لباس زندانیان غربی  که  راه راه است !

شما هم به این تجمع وبلاگی بپیوندید

یاعلی(ع)

این هم متن نوشته ی این وبلاگ نویس محترم :

مدتی قبل اعترافات سکینه آشتیانی از تلویزیون خودمان پخش شد؛ اما زنی که شوهر خود را در سن میانسالگی به طرز فجیعی کشته است و در پرونده خود سابقه روابط با مردان دیگر را هم دارد با حجاب و روی گرفته در صحنه تلویزیون ظاهر شد!
چرا زنی که به هر دلیل، سالها خود را در معرض خرید و فروش مردان دیگر قرار داده است یکدفعه لباس شخصیتهای دیگر جامعه را بر تن میکند؟ چرا کسی که تا دیروز به هیچ چیز پایبند نبوده باید حالا جلوی دوربین با چادر ظاهر شود؟

این مسئله امروز و دیروز نیست. مواد فروشی که در خیابانهای شهر ما تا دیروز با پرشیای اسپرت دختر بازی میکرده امروز در دادگاه با ریش بلند حاضر میشود چرا دور برویم عین صدام در دادگاه! یک عمر با سبیل خود مردم را میترساند حالا هم با ریش خود تیشه به ریشه دین میزند!
این چه وضعی است؟ اگر قرار است خودمان با دست خودمان مردم را از دست ر یش و حجاب و این حرفها متنفر کنیم خوب بگویید ما هم دست به کار شویم؟! یکدفعه بگویید همه دزدها ریش دارند و بدکاره ها حجاب دیگر!!!
عکسهای این زن در اینترنت راسرچ کنید آیا واقعا این زن اینگونه بوده است؟ تلویزیون ما چرا دیگر؟

پیشنهاد من این است که یک کمپینی ایجاد شود و در آن از قوه قضایه و پلیس در خواست شود:
1- هیچ زن سابقه داری حق ندارد با چادر مصاحبه کند. میتواند پشتش را به دوربین کند اما چادر حق ندارد بپوشد!
2- ریش اسلامی  و سبیل ایرانی برای دزدها ممنوع است و حق ندارند هویت اسلامی ما یا حتی ایرانی را به سخره بگیرندhttp://www.satliyat.mihanblog.com/post/18

سلام بر مهدی(عج) و آباء طاهرینش(ع)

تا کنون چندین  نوشته در خصوص افاضات اضافی و مفت  آقای مشایی نوشته ام و  اگر لازم باشد افشاگری هایی را نیز  زین پس  خواهیم نگاشت «  الیته بدخواهان بدانند که ما حواسمان از  مسایل اصلی منحرف نشده است و ...  الی آخر »

این بار هم خواستم مطلب جدیدی بنویسم دیدم   اگر  همان مطلب قدیمی را تکرار کنم  بهترین کاری را انجام داده ام که می شود«البته فعلا»

این آدرس مطلب قبلی :

http://safarha.parsiblog.com/1263975.htm

این هم مطلب مذکور:

1 )  همه ی مخاطبان می دانند که  انتخاب آقای دکتر احمدی نژاد  با دعای خیر امت حزب الله و خانواده های زجر کشیده و مستضعف و  در یک کلام با نذر و نیاز  این مومنین به درگاه خدای متعال و  توسل به مقربان درگاه ان ذات لایزال بود..

2) همه ی علاقمندان به گفتمان انقلاب اسلامی  می دانند که چقدر و به چه زبان هایی  سعی شده است که به آقای دکتر احمدی نژاد  این مطلب رسانده شود که آقای دکتر ؛  لطفا این آقای مشایی را از دور  خودتان   دور کنید و ... الی آخر.

3 ) در  این وبلاگ ، یکی 2 بار سعی کردم به زبانی که نشنیدم کسی تا به حال   آقای دکتر را خطاب قرار داده باشد  عرض کنم که :

 آقای دکتر !   نه مشایی , از  صحابی وفادار و گرانقدر قیس بن سعد (ره) بالاتر است و نه  شما العیاذبالله  جایگاهی مستحکم تر از آقا امیرمومنان (علیه السلام ) دارید..

بقیه را در همان پست بخوانید:

ما و دکتراحمدی نژاد..قیس بن سعد و مشاییhttp://safarha.parsiblog.com/1089241.htm

این هم در همان راستاست:

آقای احمدی نژادشمارادرک میکنم اما...http://safarha.parsiblog.com/1089241.htm 

پاشنه آشیل آقای  دکتر احمدی نژاد:   http://safarha.parsiblog.com/1513595.htm

------------------------------------------------

خلاصه اش ما که زور حرف مون به آقای احمدی نژاد نرسید بلکه گویا بایستی  کمافی السابق  دست به دامان  بارگاه ربوبی بشویم  و با دعاهای خاص خودمان (مثل ختم صلوات و..) از خدای متعال  عاجزانه بخواهیم که  این عرصه ی مهم  از  حضور مشایی و امثال مشایی خالی بشود..

---------

یاعلی مدد

تقدیم به مادر شهید حسین غلام کبیری

بسم الله الرحمن الرحیم

 اساسنامه ی دانشگاه آزاد اسلامی توسط شورایعالی انقلاب فرهنگی تصویب شد.. عمده ی نگاه ها به سمت آن بندی رفت که متوجه دوره بندی  ریاست آن موسسه بود.. یادمان نمی آید کسی بقیه ی آن اساسنامه را رمزگشایی کرده باشد چرا که نگاهها به آن سوی بود.

به خاطر داریم که در همان سالهای اولیه ی دوره ی 3 تیر( پس انتخابات سال 84) حرف از تغییر جاسبی از سوی متصدیان آن(هیات امنای دانشگاه)  بود که خب با  مسایل پیش آمده ی پس از آن این پرونده به کناری رفت و بدینگونه  5 سال از آن قضایا گذشت..

هم اکنون هم در  کوران تلاشهای  علاقمندان به سیستم و روند جاری در این دانشگاه (چه در مجلس و چه در نهادهای دیگر)  باز هم شاهد  تمرکز  بر روی فردی به نام  «جاسبی » هستیم.. شخصا  بر این تمرکز منتقد هستم. نه اینکه او را محق  انتقادها و سرزنش های  جاری ندانم ، خیر ؛  بلکه  تاکید دارم که  مشکلی اگر هست  به روندی است که جاسبی پذیر و جاسبی گراست.. روندی که در این دانشگاه تثبیت شده است اگر  مدتها بگذرد  نیز به راحتی قابل تغییر نیست.. هرکس دیگری هم بیاید  از آنجا که  قاعدتا  به واسطه ی ملاحظه ی سیستم و  روند موجود  نمی تواند شخص پیشرو   و اصلاحگری باشد  کاری از پیش نخواهد برد..

 به نظر می رسد بایستی کاری کرد کارستان.. به طوری که کلیت این سیستم منقلب شود و  دیگر  زمینه ای برای  ادامه ی روند موجود باقی نماند.

-------------------------------------------------------

پی نوشت:

آقای دکتر لاریجانی در مجلس شورای اسلامی تعابیر بسیار عجیب!ی را بیان داشته اند که با ملاحظه ی آن این نکات به ذهن می رسد:http://isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1562901&Lang=P

1ول اینکه :این بار هم ایشان دارند از حضرت آقا (حفظه الله تعالی) مایه می گذارند.
2وم: گرچه کسی به نهاد مجلس توهین نکرده و اگر هم کرده کار اشتباه و خطا بوده است , اما این دلیل نمی شود که آقایان انتقاد به خودشان را انتقاد به مجلس بگیرند.

3وم: همانگونه که ورود در تمامی قوانین حق نمایندگان محترم می باشد , زیر نظر گرفتن این گرامیان نیز وظیفه ی ما مردم است همچنانکه علاوه بر اصل قرآنی امربه معروف و نهی از منکر , در قانون اساسی نیز به آن تصریح شده است..
4م : اگر این اعتراضات مردمی و خیزش افکار عمومی نبود با سکوت معنی دار و بلکه جهت دار آقایان می دیدیم که بعد از باز گشت مصوبه مجلس از شورای نگهبان , با ارسال به مجمع تشخیص , همان می شد که نباید می شد.