بسمه تعالی

 

به اینجانب حق بدهید که به حزب و تحزب هیچ ارادتی نداشته باشم. نه مبناهای ان روشن و شفاف است و نه سابقه ی درستی داشته که ما به ان تمکین کنیم.

این یک

انتخابات رسما اغاز شده است.ساعت24دیشب هم اخرین مهلت ثبت نام پایان یافت.یک طرف دکتراحمدی نژاد و در سوی دیگرهمه کسانی که یک وجه اشتراک دارند وآن هم مخالفت با دکتر است.

طبعافعالیتهای انتخاباتی هم دارد اوج می گیرد.بیانیه پشت بیانیه , انتقاد(بخوانیدتخریب) پشت انتقاد!! , و... . اینهم2 .

واما , 3 :

اصول گرایان هم که در یک دوگانه ی دلخوری و خوشخیالی مردد هستند.ازسویی از آوانس ندادن های دکتر به احزاب شان دلخورند و از سوی دیگر شبیه انتخابات 2م خرداد در خوش خیالی ای نظیر پیروزی ناطق نوری! به سر می برند که لابد در این دوره هم,چون سنت گذشته رییس جمهور بار دوم هم میهمان پاستور است و چه خوب است که یک موافقت فرمالیته با ایشان داشته باشند که نکند2خردادی ها در این خلا سوء استفاده کنند و ...؛ و ضمنا برتشتت شان سرپوشی گذاشته باشند! و خیلی چیزهای دیگر.

تنها سخن جدی ای که از میان همه ی طیفهای موسوم به اصولگرا * شنیده ایم نطق آقای حسین فدایی بوده است که در مجلس ایراد کرد و به افشاگری برعلیه فتنه گران پرداخت.

و دست آخر هم اینکه بلافاصله می روم سراغ حرف نهایی وآن هم اینکه:

 الان دوره ی بازی سیاسی گذشته و همه دارند امتحان سیاسی  پس می دهند . ^

 

 

*این به جز طیف موسوم به رایحه خوش به معنای خاص است.{نظیرآقای رسایی و امثالهم }

^یادتان هست دوره ای که بعضی از همین اصولگرایان این اصطلاحات را در میان مذهبی ها رایج کردند نظیر قواعد بازی ,بازی برد-برد , و ... .{اشاره ام به سخنان امثال باهنر و لاریجانی و ... است.}