سلام.

خیلی حوصله ی چسباندن مطالب به همدیگرو تدوین آنها را را ندارم.. لطفا همیتطوری بخونیدش..

 

آقای احمدی نژاد شما را درک می کنم که:

 

در طول این 4سال هیچ دیواری از دیواردولت نهم کوتاه تر نبود..

همه ی طیف ها شما را نقد می کردند و اصولا هیچ رسانه ای نداشتید..

طیف مقابل که بی محابا مثبتات دولت را منفی می دید..

طیف اصولگرای مصطلح نیز یا نیش و کنایه می زد و یا گیری می داد که بگوید ما هم حرفی برای گفتن داریم..

واین را می فهمم که اگر شخصی مواچه با صد توطئه در مقابلش باشد ممکن است در مواجهه با صدمین اش تاب از کف بدهد و حال آنکه تصور ما بر استمرار آن تحمل بوده است..

و نیز می فهمم که اگر هرکدام از افراد دور و بر انسان را از او با انگی دور کنند  جداشدن از معدود افراد امین نزد انسان ،  بسیار بسیار سخت است اگر غیرممکن نبوده باشد..

این را هم که یک مجموعه بایستی با هم هماهنگ باشند را نیز می فهمم و مدیریت واحد و پرصلابت را نیز درک می کنم..

همه ی این مطالب و نیز مطالب دیگر که فرصت بیانش را ندارم می گذارم کنار حجم عظیم فعالیتهایی که صورت داده اید تا خدمات تان شایسته ی مردم ایران اسلامی باشد اما .......

 

و اما :

 

خیلی فکر کردم که این اصرار شما بر اینکه یک فرد بر مقامش بماند تا چه حد درست است؟؟

 

آیا همانگونه که در پست قبلی ام نوشته ام ان شخص از قیس بن سعد بالاتر است ؟؟ 

 

 اصولا اگر به فرض آن فرد هیچ خطایی را نیز مرتکب نشده باشد ، وقتی در میان مخاطبان خودش وجهه ندارد(به حق یا ناحق) آنوقت او چگونه می خواهد مدیریت کند زیردستانش را؟؟

 

آیا قبول دارید که همه ی طرفداران شما که همان طرفداران گفتمان امام ورهبر معظم هستند  از قضایای آقای مشایی بی اطلاع و باطبع دلگیر  بوده و هستند؟؟آخر اگر نمی توانیدما را  اقناع کنید«به هر دلیل ، چه هجمه ی ناجوانمردانه ی مخالفانتان باشد و چه ضعف تان در ابلاغ مطالب تان » این چه اصراری است بر آن انتصاب؟؟

 

اینها را گفتم اما در مورد آقای مشایی 2 نکته هنوز هست که به تمام معنی برایم مبهم است(قضیه های: دف زدن /مردم رژیم اشغالگرقدس/ و... ) را ندید می گیرم و برای ان توجیهی می یابم   ولی شما بگویید:

 چه کنم در مورد قضیه ی :

  آینده ی جهان و اینکه اسلام دین جهانی نیست و ...(نقل به مضمون از کلام مشایی)

و چه کنم در مورد :

 این ادعای بزرگ و عجیب شما در وصف مشایی که گفته اید او یک اسلام شناس است و ... . از کی تا به حال  عناوین این قدر بی ارزش شده اند که به کسی که شاید دهها و نهایتا صدها و .. کتاب را  خوانده است اطلاق عنوان اسلام شناس! می کنید؟؟

آیا معارف اسلام این قدر محدود است که به چنبره ی ذهن امثال او در آمده است؟؟

آیا تعابیر  دم دستی و مبتذل شده است؟؟

..

 

توجه خواننده ی محترم را به مطالب صدر نوشته که ناظر بر  شرایط پیرامونی این نوشتار است جلب می کنم تا گزندگی  عبارات پایانی  بر ذهن مستمع مستولی نگردد.. چرا که ما رییس جمهور مان را که صادقانه به عرصه ی خدمت  در آمده است قبولش  داریم  و لذا ست که  نقاط ضعف او را نیز صادقانه و صریح  به او می گوییم تا  خللی در  ان محاسن بروز ننماید..

 

هو المسدد