سلام بر مهدی (عج) و آباء طاهرینش (ع)

خواستم در مورد  نیمه ی شعبان مطلبی بنویسم اما دیدم  بیان قاصر است لذا بنا بر  قرار اولیه ای که در احداث این وبلاگ داشته ام  به ارائه ی نکاتی در مورد زیارت و سفر حج می پردازم  و ان را  به حضرت  صاحب(عج) تقدیم می نمایم. امیدوارم که مفید افتد

 

..حواس پرت کن! های مادی و معنوی ..

شما وقتی وارد حرمین و شریفین و یا به عبارت دقیق تر وارد این دو شهر می شوید مناظر بسیاری را می بینید . نیز افراد بسیاری را و محیط جدیدی که خب مشخصات خودش را دارد.
حالا هدف ما از این سفر چه بوده است ؟غیر از بهره گیری از فضای معنوی ان دیار و توشه گیری برای اخرت و دنیای خویش؟؟
اما وقتی به این دو شهر وارد می شوید این جلوه گری ها شروع میشود. خدا نکند که همسفر دهن بین و حرافی داشته باشید و بر ان صفت ناپسند خودنمایی هم افزوده شده باشد. برای اینکه به شما بفهماند یکی دو سفر دیگر هم امده است مکررا به شما یاداور می شود که سال قبل که امده بوده این پل اصلا نبوده اما الان فلان و بهمان است. این هتل را کوباندند و یه ساله یه برج کذایی علم کردند و ... الی اخر.
چشم گیری های غیر مادی زیادی هم پیش پای شما قرار می گیرد کم ترین های ان گپ زدن با کاسب های این دو شهر است خصوصا که انها فارسی را هم بتوانند بلغور کنند و نیز اینکه افغانی الاصل و یا تاجیکی باشند که دیگر هیچ.(توجه شود به مباحث مفید اعتقادی ای که ممکن است در بگیرد فعلا کاری ندارم. چه بسا  بعضا این کار ضروری هم باشد)

حسابش را بکنید این همه راه را طی کرده اید و پس از نوبت های طولانی به این توفیق نایل شده اید انوقت میزان قابل توجهی از ان  زمان ، به کارهایی بگذرد که اصلا ارزشش را ندارد.. اینهایی را که می گویم یک حرف در درون خودمان است و برای رفع همین کوتاهی های مختصر است و الا زائران ایرانی از بهترین زائران هستند. اما خب اخر از ما پیروان اهلبیت توقع بسیار می رود.
راستی یادم نره بگم که اصلا خودم را درحد توصیه کردن نمی دانم و طرح بحثم هم چیز دیگری بود اما خب دردم امده بود لذا از زبانم جاری شد.

و اما داشتم می گفتم که این چشمگیری ها یک حجاب خواهد بود برای بهره گیری صحیح از این فضا . حالا چه کار کنیم؟ یکی از راه های فهم بهتربرای حل این مساله تشبیه این سفر به خلبانی و اموزش خلبانی است.
مگر شما نمی خواهید در این سفر به ملکوت اسمانها پرواز کنید ؟ اگر اینگونه است تصور کنید یک خلبان را که در هنگام اوج گرفتن حواسش به دار و درخت و کوه و کمر و بیابونهایی باشه که زیر پاش باشه. این شخص یا مسیر را اشتباه می رود یا خدای نکرده سقوط خواهد کرد.

برای رفع حواس پرتی هایی انگونه و نیزدراصل برای تمرین و تثبیت مهارتهای ذهنی یک خلبان از دستگاه شبیه ساز(سیمیلاتور) استفاده می کنند. او را در مقابل چیزی نظیر همین اتاری ها ! قرار می دهند تا در شرایط نسبتا مشابه تمرین کند که چه باید بکند.

حال این شبیه سازی بایستی قبل از سفر صورت بگیرد یا با مطالعه کتابها و مشاهده تصاویر مربوط به اماکن و ... . و یا با دیدن فیلم ها و نرم افزارهایی که به معرفی و اموزش موارد لازم به این سفر پرداخته اند. با تمرین ذهنی این امر تثبیت می شود.

بگذارید برایتان از یکی دو مقطع مهم که این تمرین ها به کار می اید اشاره کنم:

شما به مسجد شجره می ایید که در انجا محرم شوید و لبیک گویان به پروردگار متعال امادگی کامل خود را برای بندگی ابراز دارید. دسته ای تازه مشغول این می شوند که راستی احکام مربوطه چه بود . بعضی دیگر مبهوت!! درختان بلندبالای انجا می شوند که در ان گرمای ازاردهنده مطبوع و فرحبخش است و بعضی دیگر به موارد دیگری مشغول می شوندکه تناسبی با ان شرایط ندارد.

یکی از دوستانم که قبل از سفر برای راهنمایی مراجعه کرده بودم می گفت برای من سخت ترین  لحظه  آن جایی بود که می بایست لبیک می گفتم و (خودمانی میگفت) کم مانده بود قالب تهی کنم از شرمندگی در محضر خدای رحیم و کریم ام..
این دو حال را با هم مقایسه کنید کسی که از همه ی این حواس پرت کن ها گذشته و مشغول به مناجات و عرض حال به رب اش است و دیگری که به دنبال عکس انداختن و یا ورانداز کردن محیط است و یا ... .
اگر با زائران بیت الله الحرام و حرم شریف نبوی مانوس شده باشید از بعضی هایشان احتمالا شنیده اید که می گویند : سفر اول نفهمیدیم چقدر زود تموم شد و و درست استفاده نکردیم و یا اگر می دانستم فلان نکته را دقت می کردم و ... .
فاعتبروا یا اولی الابصار.

-----------------------------------------------

الان یکی از دوستانم در حرمین شریفین است.. وقت رفتن اش مرا به شدت هوایی کرد و رفت..

اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام فی عامنا هذا وفی کل عام ،‏ و زیاره قبر نبیک و الائمه علیهم السلام

آمین