سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عراق نمی تواند امنیت برقرار کند؛عذرخواهی وهمدردی چطور؟

ارسال شده توسط محمد{حامی} در 88/2/5:: 4:4 عصر

السلام علیکم یا اهل بیت النبوه

دولت عراق نمی تواند امنیت برقرار کند ؛ عذرخواهی یا همدردی چطور؟

1- دهها زایر مراقد اهل بیت رسول اعظم الهی (ص) در عراق به واسطه ی هجوم تکفیری ها و منافقین وبعثی ها به شهادت رسیده و چندین برابر آن نیز مصدوم و مجروح شده اند

2- می دانیم که پشت پرده ی تمام این خباثت ها دشمنان اسلام ناب محمدی(ص) هستند و امریکا بازیگردان این صحنه است

3- می دانیم دولت عراق در حال گذار از یک دوره تحت قیمومیت بودن به سمت استقلال سیاسی است.

اما

4- نمی دانیم چرا زبان همدردی و اعتذار در کام متصدیان فعلی عراق خشکیده است. لا اقل بیانیه ای رسمی و یا ملاقاتی و ابراز ملاطفت با زایران ویا ...

سینه مان مملو از درد است. از همه طرف. البته برای زایران و رهروان راه حسینی (ع) این مصایب (کشته و زخمی شدن در راه اعتلای کلمه ی حق) تازه نیست اما......

ارواحنا و اجسادنا لکم الفداء

وانفسنا لکم الوقاء  

یا  اهلبیت النبوه

--------------------------------------------

پ.ن :

امروز خواندم که طالبانی پیغامکی داده که  تروریسم رو محکوم می کنیم و تسلیت میگیم.! بعد از 3-4 روز تازه اون هم فقط یکی شون. انگار نه انگار که  این زوار مهمان اونها بوده اند(البته به حسب ظاهر)

 

دردمندیم..همین..


یک توضیح ؛

ارسال شده توسط محمد{حامی} در 88/2/5:: 1:28 صبح

سلام

 

 - قبلا  قرار گذاشته  بودم  در باره ی نام  وبلاگ  توضیح بدهم.

برداشت میانی   ، عنوانی است که  بیانگر تلاش اینجانب است که از  برداشت های سطحی  دوری گزیده و  با وسع وقتی و امکاناتی ای که دارم ، برداشتی  را که  ارائه می دهم انقدر ارزشمند باشد که  بهش بیارزد که وقت بگذارم و تایپ کنم و از وقت مخاطبم ، زمانی را  عاریه کنم   تا برای عرضه  آن محملی یافته باشم.

اما برداشت نهایی  را چرا  انتخاب ننمودم؟ به چند دلیل  از جمله اینکه نمی خواستم  تعصب بیجایی را برانگیزد علاوه بر آنکه  مسئولیت  این کلام را  به این جهت نمی توانستم نزد خدای متعال بپذیرم ؛ که چرا  حرفی را که به تمام جوانب اش  احاطه نداشته ای  به عنوان رای  و نظر نهایی ارائه نموده ای؟

با این  حال ، تا وقتی که کسی پیدا نشده که با استدلال کافی  باصطلاح  رای ام را بزند، بر روی حرفم هستم .

اینجاست که مشارکت  شما عزیزان در این محیط شناور و منعطف  مجازی   می تواند یاریگر  ذهن جولانی اینجانب باشد.

 

 بحمد الله در این چند روزی که دور جدید فعالیت ام را آغاز کرده ام ،   تعداد  مخاطبان رشد نسبتا خوبی پیدا کرده است.  با این وجود  نظر دهی  شما عزیزان چه  موافق و چه مخالف  چه  در جزئیات و چه در کلیات هر مبحثی که ارائه می دهم می تواند باعث تشویق بیشتر برای نگارش متاملانه تر اینجانب باشد.

 

 به قول عزیزی* گرچه   کلیک هایتان بر روی چشم مان است اما  نظرات ارزشمندتان  روشنگر فکر و ذهنم می باشد.

 

موفق و پیروز باشید.

یاعلی

 

جناب زائری(خانه روزنامه نگاران جوان اسبق! )

 

 

 


آنچه برای حکام آمریکا می پسندیم!

ارسال شده توسط محمد{حامی} در 88/2/3:: 11:36 عصر

1-به کمال ایمان نمی رسد مگر اینکه انچه برای برای خود دوست می دارد برای برادر مومن اش بپسندد

این مضمون حدیثی است منسوب به آقا رسول الله الاعظم(ص)؛ که اوباما» در سخنانش در برنامه ای مذهبی خطاب به مسلمانان گفته و به آنان(ما) سفارش کرده که به این حدیث  شریف عمل نمایند.

2-اوباما تلاش می کند با ادبیات و منش پست مدرنی  ای که اتخاذ کرده؛ تصویری جدید از خود نزد جهانیان ترسیم کند.

3- در زندگی شخصی لابد همچون اینجانب به این مساله برخورده اید که اگر با کسی قراری برای انجام کاری داشته باشید و او ما را در بین نیامدن و آمدن اش متحیر و مردد ساخته باشد بیشترین اذیت را متحمل می شویم. چرا که بی عملی و تردید در انجام کارها بسیار سخت و ناراحت کننده است.

4- همچنانکه ذکر شد این آقای دشمن از ما توقع دارد با او معامله ی یک خودی را داشته باشیم حال انکه او واسلافش برای ما دشمنان قسم خورده ای هستند که فقط رنگ عوض کرده اند ولی تغییر و تحول واقعی وبلکه حقیقی ای ندارند.

 

حال آنچه ما در خصوص روابط با آمریکا بر سر این آقای دشمن در می آوریم عکس حدیث مذکور است و انچه برای خود نمی پسندیم را برای دشمن مان می پسندیم و آن تردید و تحیر * در عمل است.

 البته ناگفته نماند که نمی توانم بگویم دولت ما و سیاست خارجی اش دارد عمدا   این بلا را بر سر آمریکایی ها در می اورد چرا که از کنه مطلب اطلاعی ندارم اما خب نمی توانم خوشحالی ام را از تحیر و بی عملی غربی ها( و به خصوص امریکایی ها) در نحوه تعامل با ایران بزرگ , مخفی کنم.

 

البته چه بسا این تحیر نتیجه نافهمی و حماقت غربی هاست در فهم کردن مناسبات موجود در ارکان حاکمیت و قدرت ها و نیروهای موثر در حکومت و عدم شناخت منطق سیاست ورزی در ایران اسلامی.

باز هم حرف هست ؛ اما بستگی به نظرات خوانندگان عزیز دارد که به طور موردی به آنها پاسخ داده خواهد شد . انشاالله.

 

*همان " آچمز" شدن

 


منتظر یک 11 سپتامبر دیگر باشیم؟

ارسال شده توسط محمد{حامی} در 88/2/2:: 11:6 صبح

آیا منتظر یک 11 سپتامبر دیگر باشیم؟

این روزها اجلاس مهم " دوربان2 "  در سازمان ملل  در حال برگزاری است.  جدا از سخنرانی پرصلابت  رییس جمهور اسلامی ایران و به خاک مذلت کشاندن صهیونیسم  در آن اجلاس  ؛    نکته ی بسیار مهمی که به نظرم می رسد این است که:

   در سال2001 اولین اجلاس ضد نژاد پرستی  سازمان ملل متحد در شهر دوربان افریقای جنوبی برگزار شد. در ان موج عظیمی که برعلیه استکبار جهانی وصهیونیسم راه افتاد صهیونیسم   معادل  نژاد پرستی  دانسته شد. بعد از ان هم اجلاس های محیط زیست در ریودوژانیرو" برزیل  و دیگرنقاط جهان که حکومتهای غربی به جهت تخریب وحشتناک زمین محکوم شدند و ... .

    الان که تامل می کنم می بینم این موج عظیم که توسط جبهه مستضعفین جهان به راه افتاد  تنها با یک فضاسازی مشکوک  بود که مسکوت ماند و سالها عقب افتاد و آن هم واقعه بسیار بسیار مبهم  11سپتامبر (برجهای دوقلو ی نیویورک و ... ) در سال 2001 بود و به دنبال آن    در همان سال   حمله به افغانستان و ... .

حال سوال این است :  الان باید منتظر چه واقعه ای باشیم؟

 

خدا نکند که فتنه ی دیگری پیش بیاید , چرا که اگر این واقعه روی دهد معلوم نیست دنیا با چه فجایعی مواجه شود فجایعی نظیر حمله به افغانستان و عراق و ... .

و صد البته  این فتنه ی  پیش رو درمانی ندارد مگر هوشیاری حق طلبان جهان و اتحاد آن ها.

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین.

 

انشاالله مرتبا به روز خواهم نمود. ممنون می شوم از نظرات تان  بهره مندم نمایید.

یا علی


دور جدید فعالیت وبلاگی !!

ارسال شده توسط محمد{حامی} در 88/2/2:: 10:58 صبح

سلام بر مهدی(عج)وآباء طاهرینش(ع)

 

بنا داشتم این وبلاگ را فقط به  خاطرات سفر حج ام اختصاص بدهم. البته هنوز هم بر این مبنا هستم اما   برای ارائه مطالب دیگرم  خواستم  وبلاگ دیگری بسازم فرصتی نداشتم. لذا شما را در همینجا  میهمان عرایضم می نمایم. این قول را هم می دهم که تلاش کنم باز هم خاطرات حج را به مناسبت تقدیمتان کنم.

 

ضمنا   نام  وبلاگ را هم  از  سفر حج 86   به برداشت میانی  تغییر داده ام.

دلیل این تغییر اسم را هم انشاالله بعدا عرض خواهم نمود.

 

 اولین مطلب  دور جدید فعالیتهایم را  در ارسال بعدی تقدیم می نمایم.

 

یا علی


سه تکبیر !

ارسال شده توسط محمد{حامی} در 87/5/11:: 1:58 عصر

" سه تکبیر! "

اولین روزهای ورودمان به مکه مکرمه بود.مسیر ما از هتل تا مسجد الحرام خیلی زیاد نبود.یادم نیست با تاکسی رفتم یا با سرویس! اما یادم هست که باصطلاح " لب به لب " نماز رسیدم . با خیال راحت نمازم را خواندم پس ازسلام نماز سه تکبیر مستحب را نیز گفتم.
پس از ان با افرادی که در سمت چپ و راستم بودند دست دادم و مصافحه نمودم. دیدم فرد سمت چپی ام یکی از این " چپیه قرمز" هاست. در ان محیط و با ان سبک لباس پوشیدن این یعنی که باحتمال زیاد او یک وهابی است. نگاه خاص ! و تندی به اینجانب نمود . گوشی دستم امد که اری کمی تا قسمتی بی ملاحظگی کرده ام.!
{لابد می دانید که چه تخیلاتی در این مورد دارند و اگر هم نمی دانید درجریان باشید که نسبتی که به ما شیعه ها می دهند انقدر مریخی و عجیب و غریب است که نگو!!!}
- در جزوه های اموزشی مربوطه به حجاج توصیه شده بود که یا این سه تکبیر مستحب پس از سلام را نگویید و یا اینکه لا اقل بلند بگویید که بدانند چه می گویید تا سوء تفاهمی پیش نیاید. البته تکبیرها را بلند گفته بودم اما پس از جدا شدن از صف وقتی دقت کردم دیدم او دارد هراسان دنبال کسی میگردد . احتمال دادم که دنبالم باشد! لذا برای اینکه دنبال درد سر نگردم و با نفهمی های او سرو کله نزنم خودم را در میان جمعیت مخفی کرده و رفتم.

 

موفق باشید.

یا علی



خوش بحال ورزشکاران حاجی !!!

ارسال شده توسط محمد{حامی} در 87/4/27:: 2:44 صبح

خوش بحال ورزش کاران!!

- اگر تصور می کنید منظورم این است که بروید و مثل "حسین رضازاده" المپیکی بشید و بعد جایزه اش این باشد که با خانواده به حج مشرف شوید
- و یا اگر تصور می کنید مقصودم از ورزشکار بودن این است که بطور حرفه ای ورزش کنید و یا در یک رشته تخصص داشته باشید و ... ! خیر اینگونه نیست.
بلکه این خوش بحالی ای! که عرض کردم مقصودم ورزشی است که در ان حداقلی از ورزیدگی جسم وجودداشته باشد که خب هرکدام مان بایستی احراز کنیم.
باید انقدر قوت جسمی داشته باشیم که برای روزی چند بار بتوانیم مسیر چند صد متر و یا حداکثریکی 2کیلومتر بین هتل تا حرم را با ورزیدگی و نشاط کافی طی نماییم.
اخر در حرمین شریفین که هستیم غیر از دعا و تلاوت قران و نماز و امثالهم چه کار دیگری است که شایسته ی انجام است؟
از سویی نمی توان از حداقل های نیاز روزانه نظیر خواب و خوراک کافی نیز چشم پوشید.لذاست که بایست مستمرا بین حرم و محل سکونت(هتل )رفت و امد داشت .همیشه هم که سرویس رفت و امد فراهم نیست همچنانکه همیشه نیز خیابانها خلوت نیست.
حال چه باید کرد؟
خیلی ساده است! و ان هم اینکه اگر کارمان ورزش نیست لا اقل از ان دور نباشیم و در حد ضروری به ان بپردازیم. حال هرچه بیشتر بهتر .
به اینصورت است که خواهیم توانست هم مسیر های به سمت حرم را به راحتی بپیماییم و هم از حضور مستمر و طولانی مدت در مکان عبادت خسته نشویم. مقاومت بدن در مقابل سرما و گرما و یا بیماریهای احتمالی (هرچند احتمال ان بسیار کم است) نیز از این جمله است.

یا علی


"حاجی چینی " !

ارسال شده توسط محمد{حامی} در 87/2/1:: 7:0 صبح

"حاجی چینی "!

یک کاور به رنگ ابی نفتی با عبارت " الحاج الصینی " (حاجی چینی) که بر روی ان گلدوزی شده بود تنها مشخصه ی چینی بودن این زائران بیت الله الحرام نبود بلکه روی گشاده/ ادب/ تواضع مثال زدنی/خلق و خو و صفای روستایی گونه / در کنار چهره ای که کمی تا قسمتی از دیگر اقوام شرق اسیا متمایز بود مجموعه شواهد و قرائن را تشکیل می داد.

در این میان تنها کلماتی که بین ما قابل ردو بدل کردن بود همین چند عبارت بود:

- "السلام علیکم"! - "السلام علیکم "!
- " چاینا ؟؟! - " ایران ! / تهران !
- و نام چند شهر و یا ایالتی را که از چین در ذهنم بود نظیر : شانگهای /گوانجو/بیجین(پکن)/ سین کیانگ{ این اخری را که گفتم چهره اش بشاش و خندان شد چرا که این نام منطقه مهم و استراتژیک چین است که صد البته عمدتا مسلمان نشین است و ... }
- دست اخر هم محبت های بی کلامی که طبق معمول وقتی در صحبت با زائرین از زبان کم می اوردیم ! نثار هم می کردیم. دستانی فشرده که گاهی چون مشت می شد واستحکام و اتحاد را می رساند/ وگاهی با دراویختن انگشتان اشاره دودست برادری فیمابین را بیان می کردیم و ... .

- یکی از ان ها که کامل مردی بود پیشانی ای داشت که جای سجده های طولانی و زیاد بر ان به چشم می خورد.

{جای شما خالی نباشدکلی خجالت زده شدم.اخر انها در دیاری که کفرو الحاد سرلوحه دولتش است اینگونه و به وسعشان به عبادت می پردازند و انوقت  .... }



ا نت تعبان؟ !

ارسال شده توسط محمد{حامی} در 87/1/3:: 12:57 صبح

سلام

به مناسبت چهلمین روز شهادت سردار رشید اسلام شهید حاج عماد مغنیه این خاطره را تقدیم مینمایم.

برای شادی روح ایشان فاتحه ای قرائت بفرمایید.

 

«انت تعبان؟!»

      - تازه از منی و عرفات بر گشته بودیم . دیگر کارمان شده بود حضور در مسجدالحرام و نماز و تلاوت و طواف و یا دست اخر نظر به کعبه شریفه و یا لا اقل تر ! نفس کشیدن در فضای پاک ونورانی مسجد .
    - کاروانهای شیعیان اهلبیت علیهم السلام جلوه های خاص خود را داشتند چه از نظر حال و هوای معنوی و چه شکل و شمایل ظاهری. تا جایی که بجز موارد خاص ومعدود در میان دیگر حجاج بیت الله الحرام «نظیر ترکیه » میتوان گفت متشکل ترین و منظم ترین گروه ها حاجیانی بودند که نوعا شیعه بودند چه ایرانی و چه لبنانی و بحرینی و ....
    - شب هنگام بود و ما در حیاط مسجد الحرام ( مطاف ) نشسته بودیم. زائران لبنانی با لباسهای متحدالشکل و بسیار هماهنگ خود جلوه خاصی داشتند. یک بار دسته ای از انها که از طواف شلوغ !و بسیار سنگین ان شب بر می گشت .یکی از انها  که داشت با دوست اش صحبت میکرد  به دیگری می گفت : انت تعبان ؟ ( یعنی: خسته شده ای؟)«از انجام طواف»
ان یکی هم گفت : لا ! " امریکا تعبان ! "( : امریکا خسته است!)

     این جواب انقدر سریع و بی درنگ بود که به نظرم رسید "تکیه کلام" رایج در میان انها بوده است . چیزی شبیه همین جمله معروف و متداول در میان بچه مذهبی ها که :
" کی خسته است ؟ دشمن.   دشمن کیه ؟ امریکا !


روح این شهید بزرگوار و فرمانده رشید حزب الله شاد باد و حشرش با رسول الله و ال پاک اش.

به امام زمانمان عجل الله فرجه الشریف و رهبر معظم انقلاب نیز اربعین شهادت ایشان  را تسلیت عرض می نماییم.

انشاالله خاطره بعدی را با عنوان  زائر چینی  ! تقدیم خواهم نمود.

یا علی


خاطره حج 1- پیامبر مان را یاری کنیم!

ارسال شده توسط محمد{حامی} در 86/12/16:: 11:3 عصر

سلام

  دقیقا 2 ماه پیش و در 28 ذی الحجه 1428  بود که از سفرحج  برگشتم.  انجا که بودیم   دوستان وهمسفران وقتی می دیدند که دارم خاطرات ام را می نویسم مایل بودند  این خاطرات مشترکمان را مطالعه  نمایند وبه  ان دسترسی داشته باشند.به انها وعده دادم که به نحو مناسبی  مطالب را تقدیمشان کنم وخب چه امکانی بهتر از  محیط وب که این امکان را به راحتی برای ما فراهم می اورد. علاوه بر اینکه میتوانم گزارش این سفر را در اختیار دیگر علاقمندان  از جمله شما عزیزان نیز قرار دهم.

 

   ایام رحلت اقا ومولایمان رسول اعظم صلی الله علیه واله وسلم است . اولین  خاطره را  به مطلبی مرتبط با ایشان  اختصاص می دهم علاوه بر اینکه شاهد جسارت پست ترین افراد عالم به این وجود مقدس نیز هستیم.

"پیامبرمان را یاری کنیم"


خاطره بسیار جالبی که هنوز شیرینی اش در کامم هست مربوط است به اطلاعیه هایی که خصوصا در سطح شهر مکه به چشم می خورد با مضامینی در دفاع از وجود مقدس و مطهر پیامبراعظم صلی الله علیه وعلی اله الطاهرین با عباراتی اینچنین:

- انصروا نبینا محمد (صلی الله علیه وسلم)!

-لا للمنتجات الدنمارکیه : (محصولات دانمارکی را رد کنید)/(دست رد بر محصولات دانمارکی ) و یا (نه به کالاهای دانمارکی)

-اللهم صل علی نبینا محمد{ این شعار هم از جهت زمانی و محتوایی در همان طیف اعلامیه ها می گنجید و بنظر می رسید بیشتر برای تاکید بر حب و موالات با رسول اعظم بود که در طرح های شکیل و جذابی تهیه شده بود }

-قاطعوا الشرکات و البضایع الدنمارکیه : (شرکت ها و کالاهای دانمارکی را تحریم نمایید)
و امثال ان...
این اطلاعیه ها را که مکرر در مسیر امدن به حرم مطهر می دیدم انصافا مشعوف می شدم و به چند جهت به انسان احساس بسیار خوبی دست می داد.
از جمله اینکه :

1 - لا اقل دسته ای قابل توجه از مسلمانان که هم ضریب مصرف کالای انها بالا ست و هم عمده کالاهایشان وارداتی است بنا را بر این گذاشته اند که اگر با دشمن نمی جنگند و برخورد تند و صریح ندارند لا اقل کمک کار او نباشند .

2- برای مسلمانان شبه جزیره در این مورد بطور عینی نقطه مشترکی با مسلمانان دیگرمذاهب خصوصا"مذهب جعفری"پیداشده است.

3- این تلاشها گرچه محدود بود و از حد گروه های مردمی فراتر نمی رفت ( به گواهی امضاهای ذیل اطلاعیه ها) اما به همراهتایید عمومی سایر مسلمانا ن و تلاش های دیگر جوامع اسلامی خصوصا بعضی حکومتهای کشور های اسلامی و در صدر انها جمهوری اسلامی ایران می تواند اثرات مضاعفی بیابد.

- در منطقه محل سکونت ما در مدینه منوره اطلاعیه هایی نظیر انچه در مکه مکرمه وجود داشت یا نبود و یا مشاهده نکردم . حال یا این به دلیل تازه ساز بودن کل ان منطقه بود و یا اینکه بر میگشت به حضور محدودمان در مدینه منوره و یا دلایل دیگری که یا جای ذکرش در اینجا نیست و یا از ان بی خبرم!

 

انشاالله برای ارائه منظم ولا اقل هفتگی  این خاطرات   توفیق کافی داشته باشم.

شب 28 صفر 1429 هجری قمری.

 

یا علی


 


<   <<   6      



بازدید امروز: 163 ، بازدید دیروز: 8 ، کل بازدیدها: 96647
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ
حماسه حضور